کشتي درحال غرق شدن بود.
ناخدا فرمان خروج از کشتي را صادر کرد.
مردها براي خروج هجوم آورده بودند.
ناخدا مانع خروج مردها شد و گفت: خجالت بکشيد حق تقدم با زنان است.
زنان بسيار خوشحال شدند و ضمن تشکر از ناخدا به خاطر رعايت حق خانم ها يکي يکي از کشتي خارج شدند ...
پنج دقيقه بعد ناخدا گفت: آقايان بفرمائيد پياده شويد.
کوسه ها به اندازه کافي سير شدند.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
داستان های
طلایی و
آدرس
goldstorys.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.